یااباصالح

یک لحظه ، شبی ، غافل از آن ماه نباشید

شاید که نگاهی کند آگاه نباشید.

 

 

 

مهربانم ، عالم از توست .... غریبانه چرا می گردی؟

اللهم عجل لولیک الفرج.

 

 

 

گرچه پنهان ز نظر چهره ی زیبای تو نیست

چه کنم؟دیده ی من لایق دیدار تو نیست.



موضوعات مرتبط: دلنوشته ، شعر مهدوی ، ،

برچسب‌ها:
[ شنبه 28 شهريور 1394برچسب:اشعار زیبا برای مولا,غریبانه چرا می گردی,, ] [ 20:25 ] [ عاشق امام حسین ]
[ نظر بدهید ]

من و جدا شدن از درگهت...

یابن الحسن:

من و جدا شدن از درگهت خدا نکند

خدا هر آنچه کند ، از توأم جدا نکند

جواب ناله ی دلهای خسته بر لب توست

که را صدا کند آن کاو تو را صدا نکند

رضا مباد خدا از کسی که در همه عمر

تو را به قطره ی اشکی ز خود رضا نکند



موضوعات مرتبط: دلنوشته ، شعر مهدوی ، گالری تصاویر ، ،

برچسب‌ها:

اقای من

" يــا صاحـــب الـــزمــــان "

 

آقاي مـن !

مــولاي مـن !

از قـديــم گفته انـد :

" خلايـــق هــرچه لـــايــق " بي راه نگـــفـته انــد .

اقرار مـــي کنيم هنوز ليـــاقت حضور در محـــضر شما را پيدا نکرده ايــــم

که اگرغيـــر از اين بـــود

هم اينـــک در زمان ظهـور و در حـــضور شما به سرمي برديـــم .

" از ماســت که برماســــت "

آري، ما مـــستحق بلــــاي غيبـــتيـم ؛

سزاوار چنــيـن سرنوشــتي هستـــيم ؛

تــو را نخواســته ايم ؛ به بي امامـــي " عــادت " کـرده ايم ؛

هنــوز باورمان نــشــده

 

" تا نيايي گره از کـار بشر وا نــشــود " 

 


موضوعات مرتبط: دلنوشته ، گالری تصاویر ، ،

برچسب‌ها:

گوئیا...

 

گوئیا هیچ کسی طالب دیدار تو نیست….

 

اصلا انگار کسی  و بیمار تو نیست…

 

همه مشغول خودو کار خودو یار خودنند….

 

مدعی هست فراوان و کسی یار تو نیست…



موضوعات مرتبط: شعر مهدوی ، گالری تصاویر ، ،

برچسب‌ها:

بیا.....

                          بیا بر دل ما کن نگاه مهدی جان

                          بیا که خسته شدیم از گناه مهدی جان

                                                                                           دلم ز عشق وجودت ببین چه می سوزد

                                                                                               بود شراره ی اشکم گواه مهدی جان



موضوعات مرتبط: دلنوشته ، شعر مهدوی ، گالری تصاویر ، ،

برچسب‌ها:

انتظار...

هر جمعه به جاده آبي نگاه مي كنم

و در انتظار قاصدكي مي نشينم كه قرار است خبر گامهاي تو را براي من بياورد،

گام هاي استوار و دستهاي سبزت را.

اگر بيايي، چشمهايم را سنگفرش راهت خواهم كرد.

تو مي آيي و در هر قدم، شاخه اي از عاطفه خواهي كاشت

و قاصدكي را آزاد خواهي كرد.

تو مي آيي و روي هر درخت پر شكوه لانه اي از اميد،

براي كبوتران غريب خواهي ساخت.

صداي تو، بغض فضا را مي شكافد.

فضاي مه آلودي كه قلب چكاوكها را از هر شاخه درختش آويزان كرده اند.

تو با دستهايت بر قلبهاي شقايق ها رنگ سبز اميد خواهي زد

و با رنگ پر معناي دريا خواهي نوشت:" به نام خداي اميدها"!

تو مي آيي در حالي كه دستهايت پر از گلهاي نرگس است.

تو دل سرد يكايك ما را با نواهاي گرمت آفتابي مي كني

و كعبه عشق را در آنها بنا خواهي كرد.

دست نوازش بر سر ميخك هايي خواهي كشيد كه باد كمرشان را خم كرده است.

تو حتي بر قلب كاكتوسها هم رنگ مهرباني خواهي زد

تو مي آيي و با آمدنت خون طراوت و زندگي در رگهاي صبح جريان پيدا خواهد كرد...

تو مي آيي اي پسر فاطمه ،

يوسف زهرا يا مهدي.

به اميد آن روز!



موضوعات مرتبط: دلنوشته ، ،

برچسب‌ها:

برای امام عصر (عج)

نه من که پیش نگاهت جهان به خاک افتد

زمین به سجده درآید،زمان به خاک افتد

شب ظهور تو ای آخرین ستاره ی عدل

یه پای بوس تو هفت آسمان  به خاک افتد

تو آن دلیل درخشان،حقیقت نابی

که در حضور تو و هم وگمان به خاک افتد

بر آستان تو سیر می نهیم ای موعود

که مهر و ماه بدین آستان به خاک افتد

تو بی کرانه ی عدلی و در برابر تو

درخش ظلم کران تا کران به خاک افتد

به ذوالفقار عدالت نشان تو سوگند

که ظلم در قدم داستان به خاک افتد

تو کهکشان عدالت فروغ ایجادی

که با اشاره ی تو کهکشان به خاک افتد

تو ناگهانتری از ناگهان و در قدمت

هزار حادثه ی ناگهان به خاک افتد

بگو به خلق و نام و نشان چه می نازد

که پیش نام تو،نام و نشان به خاک افتد.



موضوعات مرتبط: شعر مهدوی ، گالری تصاویر ، ،

برچسب‌ها:

امام مهدی و یارانش از زبان امیرالمومنین


بدانید آنکس از ما(امام مهدی) که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام می نهد،

و بر همان سیره و روش پیامبر و امامان رفتار می کند تا گره ها را بگشاید،

بردگان و ملت های اسیر را آزاد سازد،

جمعیت های گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جویان پراکنده را جمع آوری می کند.

او سالهای طولانی در پنهانی از مردم به سر می برد آن چنان که اثرشناسان، اثر قدمش را نمی شناسند، گرچه در یافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند.

سپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند و چونان شمشیرها صیقل می خورند،

دیده هاشان با قران روشنایی گیرد، و در گوش هاشان تفسیر قران طنین افکند،

و در صبحگاهان و شامگاهان جامهای حکمت سر می کشند.

                                                               نهج البلاغه-قسمتی از خطبه ۱۵۰



موضوعات مرتبط: سخنان چهارده معصوم در مورد امام زمان ، ،

برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 شهريور 1394برچسب:نهج البلاغه, امیرالمومنین, امام مهدی از زبان امیرالمومنین, یاران امام مهدی, , ] [ 12:49 ] [ اللهم عجل لولیک الفرج ]
[ نظر بدهید ]

پوستر بسیار زیبا برای امام زمان(عج)

برای مشاهده اندازه ی اصلی تصاویر روی عکس راست کلیک کرده و view image را بزنید.

1- صفحات 1 و 4:

 

2- صفحات 2 و 3:

 

 



موضوعات مرتبط: گالری تصاویر ، ،

برچسب‌ها:

تنهای اول...

 

 

* چندگاهیست وقتی میگویم:
 «و فی کل الساعة»
دلم می سوزد که همه ساعاتم ازآن تو نیست
 * وقتی می گویم:
 «ولیا و حافظا»
احساس می کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است.
 * وقتی می گویم:
 «و قائدا وناصرا»
به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش می بندد.
 * وقتی می گویم:
 «و دلیلا و عینا»
یقین دارم که تو راهنما و ناظر اعمال منی.
 * وقتی می گویم:
 «حتی تسکنه أرضک طوعا»
یقین دارم که روزی حکومت تو بر زمین گسترده می شود و همگی شاهد مدینه فاضله ات خواهیم بود.
 * وقتی می گویم:
 «و تمتعه فیها طویلا»
به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه می خورم و
* چندگاهیست دعای فرج را چندبار
می خوانم. تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد،
 هم اشکم بریزد،
هم در جست و جویت باشم،
 هم سرپرستم باشی،
هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم. وهم احساس کنم خدا در
نزدیکی من است.....
و باز هم از ته دل مخلصانه
 * می گویم :

 '' اللهم عجل لولیک الفرج



موضوعات مرتبط: دلنوشته ، ،

برچسب‌ها:

ای ساربان...

ای ساربان آهسته ران

آرام جان گم کرده ام

آخر شده ماه حسین

من میزبان گم کرده ام

در میکده بودم ولی

بیرون شدم از غافلی

ای وای از این بی حاصلی

عمر جوان گم کرده ام

پایان رسد شام سیه

آید حبیب من ز ره

اما خدا حالم ببین

من یار را گم کرده ام

ای وای از این غوغای دل

از دلبرم هستم خجل

وقت سفر ماندم به گِل

 من کاروان گم کرده ام

نعمت فراوان دادی ام

منّت به سر بنهادی ام

اما ببین نامردی ام

صاحب زمان گم کرده ام

من عبد کوی عشقمو

من شاه را گم کرده ام

        

بنوشتم این نامه چنین

با خون دل ای مه جبین

اما ببین بخت مرا نامه رسان گم کرده ام

شرمنده ام اما بگم آقا تورا گم کرده ام



موضوعات مرتبط: شعر مهدوی ، ،

برچسب‌ها:

شعر بدون نقطه در فراق مهدی موعود (عج)

شعر بدون نقطه در فراق مهدی موعود (عج)



گلی گم کرده ام ای حیّ دادار..‌.
که دارد عطر رویِ آل اطهار...
هوای وصل او دارم همه عمر...
دمِ گورم، الهی همرهم دار...
رهِ وصلِ گلِ روی مرادم...
که راه‌ مرگ ما را کرده هموار...
در آورده دمارِ عمر ما را...
که‌وصلِ روی او را ، دارم اصرار...
سرآمد ...عمرم اَز آواره‌‌گی ها
ولی دارم هوای کوی دلدار...
ألا ای مصلحِ اولادِ آدم....
رسی کی دادِ دلهای هوادار؟
گرامی گوهری گم کرده دارم...
که او هم در دلم دارد سر و کار...
دوصد سال ار دهد عمرم ،همه درد...
رود در سر مرا همواره مسمار...
هوای کوی او دارم مکرر...
مگر در راه او گردم در آوار...
رها کردی مرا ، آواره گردم...
که گردد کم ، همی آمار و طومار...
که عمری سائل کوی مرادم‌...‌‌
مرادم، کی دهی سردار احرار؟
گره دارد امور اهل عالم...
که سرها می رود محروم بر دار...
رسد کی دادرسِ ، دادِ دلِ ما
عدو همواره می گردد طمع کار...
الهی عالماً در راهِ اسلام
همه آماده اما کو علمدار.!!! الهی عجل لولیک الفرج



موضوعات مرتبط: شعر مهدوی ، ،

برچسب‌ها:

گمشده...

هر بار چيزي گم ميکنم...

مادرم ميگويد:

چند صلوات هديه کن به محضر حضرت نرجس خاتون سلام الله عليها، انشاالله پيدا مي شود...
.
.
.
.
. ‌
خانوم جان...

مولايمان را... پسرتان را...
صاحب الزمان را... ‌
گم کرده ام...

چند صلوات بفرستم...تا پيداشود؟؟!!



موضوعات مرتبط: دلنوشته ، ،

برچسب‌ها:

مادر...

مارد که برود نظم خانه بهم می ریزد..

نگاه کن!

علی (ع) نجف...

حسن (ع) بقیع...

حسین (ع) کربلا...

زینب (س) دمشق...

مهدی (عج) را نمیدانم کجابیابم!!؟



موضوعات مرتبط: دلنوشته ، ،

برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 شهريور 1394برچسب:یا مهدی کجایی؟,امام زمان,امیرالمومنین,مادر,نظم,مهدی (عج),imam mahdi,image,mother, , ] [ 2:48 ] [ اللهم عجل لولیک الفرج ]
[ نظر بدهید ]

دلنوشته ای زیبا برای امام زمان

یا صاحب الزمان ادرکنی

سلام ای بهار زندگانی تمام عالم هستی ای شکوفای سرنوشت دنبال گلی هستم که نه در آسمان ها و نه در زمین یافت میشود گلی خوشبو و بسیار زیبا و آن گل کسی نیست جز مولای متقیان حجة البن الحسن . با دلی آزرده و رنجیده آمده ام تا کمی با شما دردل کنم آقا جان .قلبم خیلی گرفته چاره ای جز این نداشتم که به این درگاه بیایم درگاهی که هیچ گاه دست بنده ی حقیری مثل مرا رد نمیکند. و صاحب آن درگاه آقایم و مولایم صاحب الزمان هست. کسی که نور خدایش دمیده در رگ و پوست. کسی که تمام عالم به او بستگی دارد.کسی که گردن شیطان را میزند . و این است یوسف زهرا و منشا همه ی خوبی ها بعد از خداوند یکتا. یا صاحب الزمان میدانم سخنم را رد نمیکنی چون کرمت بالا تر از این حرف هاست که کسی را دست خالی رد کنی پس فقط دو کلام میگویم و همین دو کلام تا آخر عمر بریام کافی است.

اول میخوام که بیایی آقا جان دیگر از نبودنت جان به لب شدم مولا آخر چه قدر انتظار؟؟؟ از این همه انتظار رنجیده شده ام مولا همه ی روز در این فکرم چرا باید امام ما غیبت کند چرا ما پیامبر نداریم قدیمی ها همه پیامبرشان را دیدند و رفتند اما ما نه پیامبری داریم و نه امام حاضری، شما هم که غیبت کرده اید . آقا جان زمین به شما نیاز دارد بدون شما دیگر طاقت این همه جرم و فساد را ندارد همه جارا گناه پر کرده  آتش زبانه میکشد از هر طرف. راست میگفتند که در آخرالزمان دین نگه داشتن مثل آتش در کف دست است  خیلی سخت است اما بدون شما سخت تر هم میشود. ما منتظریم یا مهدی اگر این جمعه بیایی که میایی یه نظر هم به ما کنی...

دوم ، مطلبی دیگر نیز دارم آقا از شما میخوام که مرا هم جزء آن سی صد و سیزده یاقوت های درخشانی قرار دهی که موقع ظهورتان از شما دفاع میکنند و در نزد شما میجنگند.

دیگر خواسته ای ندارم.به خدا میسپارمت.....ای گل نرگس...



موضوعات مرتبط: دلنوشته ، ،

برچسب‌ها:

منفعت عطسه

نسیم، خادم امام حسن عسگری (ع) گفت: یک شب بعد از تولد حضرت صاحب الزمان (عج) خدمت ایشان رسیدم و نزد ایشان عطسه کردم حضرت حجت (عج) به من فرمود: یرحَمُکَ الله.

من بسیار شاد شدم .ایشان فرمود: آیا تورا به منفعت عطسه مژده دهم؟ گفتم : آری.

فرمود: هر که عطسه کند تا سه روز از مرگ در امان است.

 

 

برگرفته از کتاب صفای دل

مولف : زهرا برقی



موضوعات مرتبط: زندگی نامه امام زمان(عج) ، معجزات و کرامات امام زمان عج ، ،

برچسب‌ها:

تبرک ساعت به دست مبارک امام زمان(عج)

تبرک ساعت به دست مبارک امام زمان(عج)

 

 

عالم بزرگوار، مرحوم شیخ اسد الله زنجانی از جناب شیخ عبد الصمد زنجانی نقل کرده که فرمود: در یکی از سال ها حدود هشتاد تومان قرض داشتم که، پرداخت آن برایم غیر ممکن بود و زندگی بر من بسیار سخت می گذشت.

مشغول توسل به حضرت بقیة الله شدم. شبی حضرت صاحب الزمان «عج» را در خواب زیارت کردم. ایشان دست مبارکش را دراز کرد و فرمود: ساعتت را به من بده! من هم ساعتم را به ایشان دادم، ساعت را در دست گرفته و دوباره به من مرحمت فرمودند.

هنگامی که از خواب برخواستم، بسیار تأسف خوردم که آن حضرت فقط به ساعت من نظر فرمود و از من سوالی نکرد و دلجویی نفرمود.

صبح آن شب به دیدن بعضی از دوستان رفتم. مدتی نشستم. سپس ساعت را از جیبم بیرون آدرده، وقت را نگاه کردم.

شخصی که کنار من نشسته بود، گفت: این ساعت طلا را از کجا آورده ای؟

گفتم: من را چه به ساعت طلا؟! این سات از برنج است و آن را از فلانی خریده ام.

چون به دقت نگاه کردیم، دیدیم ساعت از طلای سرخ است. تعجب کردیم و شخصی را نزد فروشنده فرستادیم تا از او سوال نماید. در جواب گفت: من ساعت برنج فروخته ام و از فلان شخص خریده ام. از فروشنده ی قبلی نیز سوال کردیم، او نیز گفت: ساعت، برنجی بوده است.

پیوسته تحیر و تعجب من زیادتر می شد. ناگاه به یاد شب گذشته افتادم و شرح خوابم را برای حاضرین بیان کردم. آشکار شد که حضرت حجت برنج را به طلای سخ مبدل کرده است.

یکی از حاضرین گفت: شما چه قدر قرض دارید؟

گفتم: هفتاد یا هشتاد تومان.

گفت: این ساعت را به من هدیه فرمایید، من قرض شما را ادا میکنم. من ساعت را به او دادم و قرض هایم را ادا کردم.

برگرفته از کتاب صفای دل

مولف: زهرا برقی



موضوعات مرتبط: زندگی نامه امام زمان(عج) ، گالری تصاویر ، معجزات و کرامات امام زمان عج ، ،

برچسب‌ها: